فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 439
ديدم به خواب دوش که ماهي برآمدي ، کز عکس روي او شب هجران سر آمدي تعبير رفت يار سفرکرده مي رسد ، اي کاج هر چه زودتر از در درآمدي ذکرش به خير ساقي فرخنده فال من ، کز در مدام با قدح و ساغر آمدي خوش بودي ار به خواب بديدي ديار خويش ، تا ياد صحبتش سوي ما رهبر آمدي فيض ازل به زور و زر ار آمدي به دست ، آب خضر نصيبه اسکندر آمدي آن عهد ياد باد که از بام و در مرا ، هر دم پيام يار و خط دلبر آمدي کي يافتي رقيب تو چندين مجال ظلم ، مظلومي ار شبي به در داور آمدي خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق ، دريادلي بجوي دليري سرآمدي آن کو تو را به سنگ دلي کرد رهنمون ، اي کاشکي که پاش به سنگي برآمدي
گر ديگري به شيوه حافظ زدي رقم
،
مقبول طبع شاه هنرپرور آمدي
تعبیر:
به زودی دوران غم و هجران سپری می شود و به آرزوهای خود می رسی. با مهر و محبت، بهتر می توانی به مقصود خود دست یابی. اگر تردید و هراس را از خود دور کنی، موفقیت حتمی است. مراقب سخنان و رفتار خود باش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 145
چه مستيست ندانم که رو به ما آورد ، که بود ساقي و اين باده از کجا آورد تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير ، که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد دلا چو غنچه شکايت ز کار بسته مکن ، که باد صبح نسيم گره گشا آورد رسيدن گل و نسرين به خير و خوبي باد ، بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد صبا به خوش خبري هدهد سليمان است ، که مژده طرب از گلشن سبا آورد علاج ضعف دل ما کرشمه ساقيست ، برآر سر که طبيب آمد و دوا آورد مريد پير مغانم ز من مرنج اي شيخ ، چرا که وعده تو کردي و او به جا آورد به تنگ چشمي آن ترک لشکري نازم ، که حمله بر من درويش يک قبا آورد
فلک غلامي حافظ کنون به طوع کند
،
که التجا به در دولت شما آورد
تعبیر:
حادثه غیر مترقبه ای که برایت اتفاق افتاده به زودی برطرف خواهد شد و نتیجه ی مثبت آن را خواهی دید. به زودی خبری مسرت بخش در زندگی، تو را دگرگون خواهد کرد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 50
به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است ، بکش به غمزه که اينش سزاي خويشتن است گرت ز دست برآيد مراد خاطر ما ، به دست باش که خيري به جاي خويشتن است به جانت اي بت شيرين دهن که همچون شمع ، شبان تيره مرادم فناي خويشتن است چو راي عشق زدي با تو گفتم اي بلبل ، مکن که آن گل خندان براي خويشتن است به مشک چين و چگل نيست بوي گل محتاج ، که نافه هاش ز بند قباي خويشتن است مرو به خانه ارباب بي مروت دهر ، که گنج عافيتت در سراي خويشتن است
بسوخت حافظ و در شرط عشقبازي او
،
هنوز بر سر عهد و وفاي خويشتن است
تعبیر:
در کاری که در پیش رو داری مردد نباش که در کار خیر نباید تأمل و درنگ کرد. نا امیدی و دلسردی را از خود دور کن و با درایت و هوشمندی از موقعیت ها استفاده کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 175
صبا به تهنيت پير مي فروش آمد ، که موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي ، درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار ، که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد به گوش هوش نيوش از من و به عشرت کوش ، که اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد ز فکر تفرقه بازآي تا شوي مجموع ، به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد ، چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس ، سر پياله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به ميخانه مي رود حافظ
،
مگر ز مستي زهد ريا به هوش آمد
تعبیر:
خودخواهی و تکبر را رها کن تا با کمک و مشورت دیگران به همه چیز برسی. نا محرمان و حسودان را شریک اسرار خود نگردان زیرا تو را دچار رنج و مصیبت خواهند کرد. روزگار روی خوش را به تو نشان خواهد داد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 339
خيال روي تو چون بگذرد به گلشن چشم ، دل از پي نظر آيد به سوي روزن چشم سزاي تکيه گهت منظري نمي بينم ، منم ز عالم و اين گوشه معين چشم بيا که لعل و گهر در نثار مقدم تو ، ز گنج خانه دل مي کشم به روزن چشم سحر سرشک روانم سر خرابي داشت ، گرم نه خون جگر مي گرفت دامن چشم نخست روز که ديدم رخ تو دل مي گفت ، اگر رسد خللي خون من به گردن چشم به بوي مژده وصل تو تا سحر شب دوش ، به راه باد نهادم چراغ روشن چشم
به مردمي که دل دردمند حافظ را
،
مزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم
تعبیر:
از هر راهی برای رسیدن به مقصد تلاش کن و از دوستان خوب خود یاری بخواه و به فکر دیگران هم باش و در صورت مقتضی به دوستان خود کمک کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 484
تو مگر بر لب آبي به هوس بنشيني ، ور نه هر فتنه که بيني همه از خود بيني به خدايي که تويي بنده بگزيده او ، که بر اين چاکر ديرينه کسي نگزيني گر امانت به سلامت ببرم باکي نيست ، بي دلي سهل بود گر نبود بي ديني ادب و شرم تو را خسرو مه رويان کرد ، آفرين بر تو که شايسته صد چنديني عجب از لطف تو اي گل که نشستي با خار ، ظاهرا مصلحت وقت در آن مي بيني صبر بر جور رقيبت چه کنم گر نکنم ، عاشقان را نبود چاره بجز مسکيني باد صبحي به هوايت ز گلستان برخاست ، که تو خوشتر ز گل و تازه تر از نسريني شيشه بازي سرشکم نگري از چپ و راست ، گر بر اين منظر بينش نفسي بنشيني سخني بي غرض از بنده مخلص بشنو ، اي که منظور بزرگان حقيقت بيني نازنيني چو تو پاکيزه دل و پاک نهاد ، بهتر آن است که با مردم بد ننشيني سيل اين اشک روان صبر و دل حافظ برد ، بلغ الطاقه يا مقله عيني بيني
تو بدين نازکي و سرکشي اي شمع چگل
،
لايق بندگي خواجه جلال الديني
تعبیر:
از هوا و هوس خود پیروی نکن، وگرنه پشیمان و نادم می شوی. در هنگام بروز مشکلات صبر و شکیبایی نداری. قدر خود و ارزش های خود را بدان. در انتخاب دوست دقت کن تا آنکه گمراه نشوی. در کارهای خود دقیق باش و نقاط ضعفت را بشناس و در برطرف کردن آنها کوشش کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 78
ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت ، بشکست عهد وز غم ما هيچ غم نداشت يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم ، افکند و کشت و عزت صيد حرم نداشت بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه يار ، حاشا که رسم لطف و طريق کرم نداشت با اين همه هر آن که نه خواري کشيد از او ، هر جا که رفت هيچ کسش محترم نداشت ساقي بيار باده و با محتسب بگو ، انکار ما مکن که چنين جام جم نداشت هر راهرو که ره به حريم درش نبرد ، مسکين بريد وادي و ره در حرم نداشت
حافظ ببر تو گوي فصاحت که مدعي
،
هيچش هنر نبود و خبر نيز هم نداشت
تعبیر:
تا رنج و سختی را تحمل نکنی به شادی و سرور دست نخواهی یافت. از شکست نا امید و مأیوس نشو. هر شکستی مقدمه ی پیروزی است. فعلاً روزگار به کام بی هنران و نامردان است اما همیشه حال روزگار یکسان نیست.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 243
بوي خوش تو هر که ز باد صبا شنيد ، از يار آشنا سخن آشنا شنيد اي شاه حسن چشم به حال گدا فکن ، کاين گوش بس حکايت شاه و گدا شنيد خوش مي کنم به باده مشکين مشام جان ، کز دلق پوش صومعه بوي ريا شنيد سر خدا که عارف سالک به کس نگفت ، در حيرتم که باده فروش از کجا شنيد يا رب کجاست محرم رازي که يک زمان ، دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنيد اينش سزا نبود دل حق گزار من ، کز غمگسار خود سخن ناسزا شنيد محروم اگر شدم ز سر کوي او چه شد ، از گلشن زمانه که بوي وفا شنيد ساقي بيا که عشق ندا مي کند بلند ، کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنيد ما باده زير خرقه نه امروز مي خوريم ، صد بار پير ميکده اين ماجرا شنيد ما مي به بانگ چنگ نه امروز مي کشيم ، بس دور شد که گنبد چرخ اين صدا شنيد پند حکيم محض صواب است و عين خير ، فرخنده آن کسي که به سمع رضا شنيد
حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس
،
دربند آن مباش که نشنيد يا شنيد
تعبیر:
با دوستان مهربان خود صادق و بی ریا باش. هر کس را محرم اسرار خود قرار نده. به سخنان بزرگان و دوستان مطمئن گوش کن و از سختیها و رنج های روزگار مأیوس و نا امید نباش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 79
کنون که مي دمد از بوستان نسيم بهشت ، من و شراب فرح بخش و يار حورسرشت گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز ، که خيمه سايه ابر است و بزمگه لب کشت چمن حکايت ارديبهشت مي گويد ، نه عاقل است که نسيه خريد و نقد بهشت به مي عمارت دل کن که اين جهان خراب ، بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت وفا مجوي ز دشمن که پرتوي ندهد ، چو شمع صومعه افروزي از چراغ کنشت مکن به نامه سياهي ملامت من مست ، که آگه است که تقدير بر سرش چه نوشت
قدم دريغ مدار از جنازه حافظ
،
که گر چه غرق گناه است مي رود به بهشت
تعبیر:
روزگار روی خوش به تو نشان خواهد داد. زندگی را سخت نگیر و ناامید نباش. عاقبت هر خزان بهار است و سرسبزی و طراوت زندگی تو را سرشار از خوشی و سرور می کند.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 54
ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است ، ببين که در طلبت حال مردمان چون است به ياد لعل تو و چشم مست ميگونت ، ز جام غم مي لعلي که مي خورم خون است ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو ، اگر طلوع کند طالعم همايون است حکايت لب شيرين کلام فرهاد است ، شکنج طره ليلي مقام مجنون است دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوي است ، سخن بگو که کلامت لطيف و موزون است ز دور باده به جان راحتي رسان ساقي ، که رنج خاطرم از جور دور گردون است از آن دمي که ز چشمم برفت رود عزيز ، کنار دامن من همچو رود جيحون است چگونه شاد شود اندرون غمگينم ، به اختيار که از اختيار بيرون است
ز بيخودي طلب يار مي کند حافظ
،
چو مفلسي که طلبکار گنج قارون است
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی و آرزوی دیدن او را داری. صبر کن تا دوره ی هجران به سر آید. ارتباط خود را با او قطع نکن. مال و سرمایه ای را از دست داده ای. دوباره با کمی صبر آن را بدست خواهی آورد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 290
دلم رميده شد و غافلم من درويش ، که آن شکاري سرگشته را چه آمد پيش چو بيد بر سر ايمان خويش مي لرزم ، که دل به دست کمان ابروييست کافرکيش خيال حوصله بحر مي پزد هيهات ، چه هاست در سر اين قطره محال انديش بنازم آن مژه شوخ عافيت کش را ، که موج مي زندش آب نوش بر سر نيش ز آستين طبيبان هزار خون بچکد ، گرم به تجربه دستي نهند بر دل ريش به کوي ميکده گريان و سرفکنده روم ، چرا که شرم همي آيدم ز حاصل خويش نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر ، نزاع بر سر دنيي دون مکن درويش
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
،
خزانه اي به کف آور ز گنج قارون بيش
تعبیر:
شک و تردید در وجود تو موج می زند. به خاطر مسائل مادی خود را به زحمت نینداز. با انسان های با تجربه مشورت کن تا به هدف خود برسی. پشتکار داشته باش و نا امیدی را رها کن. چنانچه یک بار شکست خوردی، آن شکست را به تجربه ای برای رسیدن به پیروزی تبدیل کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 3 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 457
هزار جهد بکردم که يار من باشي ، مرادبخش دل بي قرار من باشي چراغ ديده شب زنده دار من گردي ، انيس خاطر اميدوار من باشي چو خسروان ملاحت به بندگان نازند ، تو در ميانه خداوندگار من باشي از آن عقيق که خونين دلم ز عشوه او ، اگر کنم گله اي غمگسار من باشي در آن چمن که بتان دست عاشقان گيرند ، گرت ز دست برآيد نگار من باشي شبي به کلبه احزان عاشقان آيي ، دمي انيس دل سوکوار من باشي شود غزاله خورشيد صيد لاغر من ، گر آهويي چو تو يک دم شکار من باشي سه بوسه کز دو لبت کرده اي وظيفه من ، اگر ادا نکني قرض دار من باشي من اين مراد ببينم به خود که نيم شبي ، به جاي اشک روان در کنار من باشي
من ار چه حافظ شهرم جوي نمي ارزم
،
مگر تو از کرم خويش يار من باشي
تعبیر:
با همه ی سعی و تلاش به نتیجه ی دلخواه و مطلوب نرسیده ای. نا امید نباش. بهتر است دوباره به اعمال و رفتار خود با تعمق بیشتری نظر بیندازی تا نواقص و معایب کار را بشناسی و آنها را برطرف سازی. کارها را نیمه تمام رها نکن. تا رسیدن به نتیجه ی دلخواه، دست از تلاش برندار.